اگر به دنبال تبلیغات اینترنتی هستید، شبکه تبلیغات به شما کمک میکند تا با هر بودجهای و در هر زمانی، تبلیغات خود را در سطح اینترنت شروع کنید.
اولین روش تبلیغات اینترنتی که شکل گرفت به صورت تبلیغات متنی بود؛ اما بعدها بنرهای گرافیکی و متحرک جزو جذابیتهای دنیای اینترنت شد. با بلاگ ادنگاه همراه باشید تا مروری بر موثرترین روشهای تبلیغاتی برای کسبوکارهای کوچک داشته باشیم.
ابتدا این بنرها توجه مخاطب را جلب میکردند و همین علاقهمندی سبب شد تا استفاده از بنرها گرافیکی به سرعت رشد کند. اما هر چه تعداد این بنرها افزایش می یافت، توجه مخاطب کمتر به آن جلب می شد.
برخی برای حل این مشکل از صفحات پاپ آپ (Pop-up) استفاده کردند. این صفحات به محض باز کردن صفحه اصلی سایت به یکباره باز میشدند و برای مدتی کوتاه جلب توجه میکردند. اما برای کاربران اینترنتی بسیار آزاردهنده و بستن دوباره آنها باعث دردسر بود. این نوع تبلیغات به زور میخواستند توجه مخاطب را جلب کنند.
کم کم نرمافزارهایی شکل گرفت که به صورت خودکار این نوع صفحات را متوقف میکردند و کاربران اینترنتی هم برای اینکه این مزاحمت را برطرف کنند، از آنها استفاده کردند. به تدریج مرورگرهای اینترنتی هم این امکان را به صورت پیش فرض در سیستم خود اضافه کردند تا کاربران اینترنتی بدون استفاده از نرم افزار خاصی این مزاحمتها را برطرف کنند.
روش بعدی ارسال ایمیل به تعداد بالا بود که امروزه به این گونه فرستندگان، Spammer گفته میشود. سرویسهای ارائهدهندهی ایمیل هم از نرمافزارها و قوانین خاصی برای ارسال ایمیل استفاده کردهاند تا این مزاحمتهای ایمیلی را برطرف کنند.
هنوز هم از انواع تبلیغات چه به صورت متن و چه به صورت بنر گرافیکی و حتی صفحات باز شونده استفاده میشود. اما هنوز همهی آنها هدف مشترکی دارند: جلب توجه مخاطب اینترنتی.
اما تحقیقات جدید نشان میدهد به مرور از میزان کارایی انواع تبلیغات کاسته میشود. انگار مخاطبان نسبت به تبلیغات بیتفاوت شدهاند و آنها را نادیده میگیرند.
به تصویر زیر دقت کنید:
این تصویر بر اساس حرکت مردمک چشم کاربران اینترنتی تهیه شده است.
در این تصویر نقاط قرمز، نقاطی است که بیشترین توجه مخاطب را به خود جلب کرده است. مکانهایی که تبلیغات در آن است با مستطیلهای سبز رنگ مشخص شدهاند که هیچ توجهی را به خود جلب نکردهاند.
نتایج این تحقیقات نشان میدهد که به آرامی روشهای معمول تبلیغات آنلاین کارایی خود را از دست میدهند. این روشها به نوعی شلیک در تاریکی است.
اما برای این مشکل راهحل کلی در پیش گرفته میشود که «هدفمند بودن تبلیغات» است . به این معنا که تنها افرادی را که نیازمند توجه آنها هستیم را جلب کنیم.
روش موثر اول ، «تبلیغات بر اساس کلید واژه» است.
مانند تبلیغات کلیکی گوگل (Google AdWord ، Google AdSense و شبکه تبلیغات ادنگاه) را پیشنهاد میدهند و استدلال آنها هم این است که کسی که مثلا کلمات «هتل+اصفهان» را جستجو میکند احتمالا قصد سفر به آنجا را دارد.
پس اگر تبلیغات هتلهای واقع در اصفهان را در لابهلای صفحات و یا نتیج جستجو نمایش دهیم، احتمال کلیکروی آنها زیاد است و در این صورت ترافیک هدفمندی به سمت سایت رزرو هتلهای اصفهان ایجاد میشود.
استدلال قابل تاملی است و استقبال خوب از این نوع تبلیغات هم درستی این ادعا را ثابت میکند. بر اساس گزارش IAB (می ۲۰۰۸) درآمد حاصل از تبلیغات براساس کلیدواژه، ۴۱ درصد کل درآمد حاصل از کل تبلیغات اینترنتی بوده است و در مقایسه با سالهای قبل رشد بیشتری داشتهاند . این رشد نشاندهندهی نتیجه بخش بودن این نوع تبلیغات بوده است.
اما در کنار این مزایا این نوع تبلیغات معایبی هم دارند:
۱- درک انگیزههای پیچیدهی یک انسان برای یک ماشین به صورت کامل غیرممکن است. به این معنی که کاربر با واژهای جستجو میکند که تمام انگیزهها و اهداف خود را در آن کلیدواژه خلاصه کرده است!
کاری که یک انسان با تمام هوشی که دارد از انجام آن عاجز است باید توسط موتور جستجو انجام شود؛ یعنی شناسایی انگیزه و هدف کاربر از یک کلیدواژه و نمایش تبلیغات مرتبط با آن.
یک کاربر حرفهای آنقدر کلیدواژههایش را تغییر میدهد تا موتور جستجو به انگیزهی واقعی وی پی ببرد. برای همین معمولا نتایج اولیه، نشاندهندهی این است که آیا انگیزه اصلی از جستجو درست شناسایی شده است یا نه؟ به همین خاطر نوعی نابینایی هم در موتورهای جستجو دیده میشود.
۲- برخی از خریدها برنامهریزی نشده است و در واقع خریدار در ابتدا به دنبال آن محصول یا خدماتی که خریده نبوده؛ اما وقتی با آن آشنا میشود، به خرید آن علاقمند میشود.
روش موثر دوم، «تبلیغات بر اساس علاقهمندی مخاطب» است.
استدلال آن هم به این صورت است که اگر فردی مثلا به عکاسی علاقمند باشد احتمالا به تبلیغ دوربین عکاسی بیشتر توجه میکند. اما از کجا باید دانست افراد چه علاقمندیهایی دارند؟
این روش، به دلیل امکاناتی که با وجود اینترنت فراهم شده، شکل گرفته است. اینترنت این امکان را فراهم کرده است تا سایتهای اینترنتی مخصوصا شبکههای مجازی مانند فیسبوک، توییتر، پینترست و غیره،اطلاعات و علاقهمندیهای مخاطبان را جمعآوری کنند.
در این صورت شما میتوانید در سایتی مانند فیسبوک برای کسانی که ساکن لندن هستند و به موسیقی سنتی ایرانی هم علاقه دارند مثلا تبلیغات یک کنسرت استاد شجریان در لندن را نمایش دهید.
این روش، راه تبلیغاتی موثری است اما یک ایراد به این نوع تبلیغات وارد است. آن هم این که شاید برای خریدهای بر اساس علاقهمندی موثر باشد اما همیشه همه خریدهای افراد، بر اساس علاقه نیست بلکه گاهی در جهت رفع نیاز است. مثلا کسی به استفاده از نرم افزار ویروسکش علاقه ندارد، ولی به آن نیاز دارد.
با این حال این روش تبلیغاتی آنقدر موثر است که گوگل هدف از راهاندازی شبکه «گوگل پلاس» را سهیم بودن در این عرصه عنوان می کند.
نتیجه اینکه:
به نظر میرسد نه توان تصاویر چشمک زن و نه اجبار صفحات باز شونده و نه حتی حجم زیاد پولی که در تبلیغات کلید واژهای صرف میشود نمیتواند به طور کامل توجه مخاطبان را جلب کند.
اما این به آن معنا نیست که بازاریابی و تبلیغات اینترنتی به طور کامل کارایی خود را از دست دادهاند و نباید در آن سرمایهگذاری کرد. انگار چارهای نیست و باید با این شرایط کنار آمد و بهترین ابزار را برای تبلیغات انتخاب کرد.
اما آنچه در انتخاب ابزار تبلیغاتی اهمیت فراوان دارد و متاسفانه کمتر به آن پرداخته میشود، نرخ برگشت سرمایه یا ROI یا Return On Investment است. یعنی چه میزان از هزینههای تبلیغات انجام شده، در قالب فروش بازگشت داشته است؟
در واقع هر هزار تومان که هزینه تبلیغ میشود باید بتواند بیشتر از این مبلغ درآمدزایی داشته باشد؛در غیر این صورت انجام آن کاری بیهوده و حتی زیانده است.
اینکه تمام تلاش خود را صرف تمرکز در تبلیغات کنیم کافی نیست و در اینجا است که نقش ارزشآفرینی برای مشتری و محتوای غنی پر رنگ تر میشود.