شیوه ی CPC یکی از جذاب ترین و در عین حال نوآورانه ترین شیوه های محاسبه ی هزینه های تبلیغاتی است. در این روش آگهی دهندگان تنها به ازای کسانی هزینه تبلیغاتی را می پردازند که بر روی بنر آنها کلیک کرده و وارد صفحه ی مورد نظر شده باشند. این شیوه از محاسبه ی هزینه ی تبلیغات اینترنتی زمانی ظهور کرد که آگهی دهندگان از نتایج پاپ آپ ها ناراضی بودند و برای بنرهای تبلیغاتی هزینه های گزافی دریافت می شد که در برابر نرخ بازگشت سرمایه به صرفه نبود.
برای پرداخت هزینه های تبلیغاتی متدهای زیادی را می توان برشمرد که رایج ترین آنها CPC یا پرداخت به ازای کلیک است. از مهمترین مزیت های این شیوه در برابر شیوه هایی مثل CPM ( یا پرداخت به ازای هزار بازدید) این است که شما بصورت دقیق می دانید که در ازای چه دسته از کاربران هزینه می پردازید و بودجه کمپین شما دقیقا صرف چه اهدافی شده است.
اما زمانی خواهد رسید که هدف شما از یک کمپین تبلیغاتی، تنها ورود کاربران به سایت و بازدید از صفحات آن نیست. در واقع بازاریاب اینترنتی به دنبال راهی است تا از یک کمپین بنری نتایج بهتری کسب کند. نتایجی مثل افزایش فروش، دریافت ایمیل و یا حتی اشتراک خبر نامه. برای همین نمی توان بصورت دقیق آمار ورودی سایت و یا تعداد مخاطبانی که به صفحه ی فرود مراجعه کرده اند را معیار مناسبی از موفقیت و یا شکست کمپین تبلیغاتی به شمار آورد.
چه المان هایی در ثبت چنین نتایجی موثرند؟ شاید باید به دو عامل مهم در اطلاعات بدست آمده از چنین کمپین هایی اشاره کنیم:
۱- چه تعداد از کاربرانی که بر روی بنر کلیک کرده اند، به مشتری یا بازدیدکنندگان موثر تبدیل شده اند؟
۲- چه میزان از کلیک های انجام شده واقعی بوده است؟
این دو پرسش اساسی، تا حد زیادی می تواند پاسخگوی موفقیت و یا شکست کمپین تبلیغات اینترنتی باشد. برای پاسخ دادن به پرسش اول، می بایست نوع گردآوری اطلاعات را مشخص کنید. طبیعتا می توان از طریق ابزارهای تحلیل مثل گوگل آنالیتیکس به عملکرد کاربران از طریق تشکیل نشست ها و میزان مراجعه آنها رسید. اینکه کاربران پس از ورود بر روی چه لینک هایی کلیک کرده اند، به چه بخش هایی سر زده اند و یا چه مدت در صفحات به گشت و گذار پرداخته اند. اما این اطلاعات تنها سرنخ هایی هستند که به نتایج دقیق و قابل مشاهده ختم نخواهند شد. شما تنها می توانید از این طریق تعداد کسانی را بشمارید که پس از ورود از طریق بنر، کالایی را خریداری کرده اند .
اگر اهداف شما موارد بیشتری را شامل می شود، ثبت نتایج کار پیچیده تری خواهد بود. آیا قصد دارید که کاربران شما پس از ورود کتابی را دانلود کنند؟ یا ایمیل خود را در کادر مورد نظر ثبت نمایند. این موارد می تواند به نحوه ی چیدمان عناصر در سایت وابسته باشد.
اما گاهی مدیران بازاریابی، از راه اندازی کمپین های تبلیغاتی نتایج مناسبی دریافت نمی کنند. آنها توقع دارند تا مخاطبانشان در ازای ورود به یک سایت، علاوه بر خرید، مشترک خبرنامه شوند و حتی به گشت و گذار در سایت بپردازند. امری که تا حدودی دشوار است. بهترین پیشنهاد این است که اهداف خود را بشکنید و آن را به بخش های متنوعی تقسیم نمایید. مثلا برای کمپین گردآوری ایمیل بنر جداگانه ای آماده کنید. این بنر می تواند تنها به سرنخی اشاره کند که کاربران آن را تنها به ازای وارد کردن ایمیل خود دریافت می کنند. از طرف دیگر برای فروش، می توانید بنرهای تخفیقف ویژه خود را منتشر کنید. مراقب باشید که کمپین ها دچار همپوشانی نشوند تا تمامی منابع شما توسط یک کاربر مصرف نشود.
از سوی دیگر بهتر است جداسازی کمپین ها با فاکتورهای هوشمند سازی ترکیب شود. اگر مشتریان خود را می شناسید هوشمند سازی کمک حیرت آوری خواهد بود. تصور کنید که می خواهید برای فروش استیکرهای موبایل آیفون تخفیف مناسبی قائل شوید. استفاده از هوشمندسازی ابزارهای موبایلی و تمرکز بر روی دارندگان محصولات اپل به شما کمک می کند تا منابع خود را تنها صرف خریداران این محصول کنید.
پس با درنظر گرفتن نیاز کاربران و احتیاجات آنها، می توانید کمپین خود را بهینه کنید و با افزودن المان های بیشتر، تمرکز خود را بر روی مدیریت داده ها قرار دهید. در قسمت بعد، در خصوص واقعی بودن کلیک ها با شما خواهیم بود.